- جمعه ۰۵ تیر ۹۴ | ۱۷:۲۰
- ۱۲۱ بازديد
- ادامه مطلب
- ۰ نظر
افرادي كه نابينا و ناشنوا متولد مي شوند، به چه زباني فكر ميكنند؟
- مجموعه: چرا ، زيرا و چگونه
هلن كلر يك نويسنده نابينا و ناشنوا بود كه تنها از طريق لمس با جهان ارتباط برقرار كرد
افرادي كه نابينا و ناشنوا متولد مي شوند، به چه زباني فكر ميكنند؟
تفكر لزوما متكي به زبان نيست، يا دستكم متكي به زباني متعارف كه قابل تكلم باشد. ما ميتوانيم از طريق تصور كردن مناظر و تصاوير، الگوهاي سهبعدي، ژستهاي بدني، حركات سر و دست، هيجانات احساسي و هر چيز ديگري كه به جز زبان تجربه كردهايم، تفكر كنيم.
پستانداران ديگر و پرندگان نيز احتمالاً به همين شكل تفكر ميكنند، به ويژه جانوراني كه براي كارهاي خود نقشه ميكشند و برنامهريزي ميكنند، با نوعي تفكر غيرزباني اين كار را انجام ميدهند و حتي خواب ميبينند. ناشنواياني كه از زبان اشاره استفاده ميكنند از زباني مانند بقيه انسانها براي تفكر استفاده ميكنند، با اين تفاوت كه موقع تفكر به جاي انديشيدن به صداها و واژهها، به حركات دست فكر ميكنند.
اگر كودكي ناشنوا و نابينا باشد و هرگز با هيچ نشانهاي از زبان آشنا نشود، ناچار است براي تفكر به محتواي سادهتر ذهناش (كه ممكن است شامل احساسات و هيجانات، بوها، علائم لمسي... شود) اكتفا كند. البته اين بچهها اغلب از طريق نوع خاصي از زبان اشاره لمسي با زبان آشنا ميشوند.
مشهورترين نمونه چنين كودكاني هلن كلر بود كه در ۱۹ ماهگي نابينا و ناشنوا شد. معلم او كلمات را كف دست او مينوشت و هلن كلر به اين ترتيب آنچنان در تواناييهاي زباني پيش رفت كه به يك نويسنده و فعال سياسي تبديل شد، در حالي كه تنها از طريق لمس با جهان خارج ارتباط برقرار ميكرد
- جمعه ۰۵ تیر ۹۴ | ۱۷:۱۳
- ۹۳ بازديد
- ۰ نظر
داستان زيباي كريم كيست؟
- مجموعه: داستانهاي خواندني (2)
داستان كوتاه كريم كيست؟
درويشي تهيدست از كنار باغ كريم خان زند عبور ميكرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهاي به او كرد. كريم خان دستور داد درويش را به داخل باغ آوردند. كريم خان گفت: «اين اشارههاي تو براي چه بود؟»
درويش گفت: «نام من كريم است و نام تو هم كريم و خدا هم كريم. آن كريم به تو چقدر داده است و به من چي داده؟»
كريم خان در حال كشيدن قليان بود. گفت: «چه ميخواهي؟»
درويش گفت: «همين قليان، مرا بس است.»
چند روز بعد درويش قليان را به بازار برد و قليان بفروخت. خريدار قليان كسي نبود جز كسي كه ميخواست نزد كريم خان رفته و تحفه براي خان ببرد. پس جيب درويش پر از سكه كرد و قليان نزد كريم خان برد. چند روزي گذشت. درويش جهت تشكر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قليان افتاد و گفت: «نه من كريمم نه تو. كريم فقط خداست، كه جيب مرا پر از پول كرد و قليان تو هم سر جايش هست
- جمعه ۰۵ تیر ۹۴ | ۱۷:۰۶
- ۹۰ بازديد
- ۰ نظر
بازي محلي مات شيطان
- مجموعه: بازيهاي محلي
● نام محلي: مات شيطان (شيطان مره)
● اهداف كلي: بهبود استقامت بدن، تقويت عضلات پا، هماهنگي اعصاب و اعضاي بدن
● اهداف جزئي: دقت در نشانه گيري و تمركز حواس
● تعداد بازيكن: 3 الي 8 نفر
● سن بازيكنان: 7 الي 13 ساله
● ابزار لازم: يك عدد توپ كوچك مانند تنيس
● محوطه بازي: حداقل 10 × 5 متر
● شرح بازي: بعد از مشخص كردن محدوده ي زمين بازي، در يك طرف آن، گودال كوچكي به صورت چاله كه تقريباً به اندازه ي قطر توپ است مي كَنَند كه نامش خانه يا مات شيطان است.
در اطراف خانه شيطان، به تعداد بازيكنها، چاله هايي با همان كيفيت ايجاد مي شوند كه هر كدام به يكي اختصاص دارد و خود در كنارشان مي ايستند.
يكي به قيد قرعه، از فاصله ي 5/1 متري به طور نشسته، توپ را روي زمين گذاشته و به سوي چاله ها مي غلتاند كه ممكن است يكي از چهار حالت زير پيش بيايد:
1- به هيچكدام از چاله ها نيفتد: باز حق غلتاندن توپ را دارد.
2- به چاله ي متعلق به خود بيفتد: باز دوباره آن را مي غلتاند.
3- به چاله ي يكي ديگر از بازيكنان بيفتد: در آن صورت بايستي صاحب گودال را روي كولش بگيرد و اين بار با دقت و تمركز حواس بيشتري توپ را بغلتاند.
4- و اگر توپ در خانه يا چاله ي شيطان قرار گرفت؛ به عنوان شيطان فوراً به طرف (توپ) دويده، آن را برمي دارد و به طرف ساير بازيكنان پرتاب كند تا يكي از آنها را بزند و از نقطه ي برخورد تا كنار چاله ها از او سواري كول بگيرد و بازيكني كه مورد اصابت توپ قرار گرفته بعد از سواري دادن روي خط شروع بازي مي ايستد و به عنوان شيطان توپ را مي غلتاند…
بديهي است وقتي كه توپي روي زمين بازي به طرف چاله ها مي غلتد، بازيكنان نظاره گر كنار چاله ها، منتظر نتيجه هستند تا چنانچه اگر توپ در چاله ي شيطان افتاد، فرار را بر قرار ترجيح دهند و از ضربه ي توپ شيطان و سواري دادن و شيطان شدن و غيره در امان باشند.
اين بازي محدوديت زماني ندارد.
● نكات: اين بازي به دليل اينكه در زمين هاي كاشي و اسفالت امكان پذير نيست، لذا به همين خاطر سالهاست كه به بونه ي فراموشي سپرده شده است.
● نتيجه بازي: اين بازي ضمن سرگرم نمودن بچه ها، مهارت هايي را در نشانه روي و دقت نگاه و استقامت حمل و تعادل بدني، كسب مي كنند
- جمعه ۰۵ تیر ۹۴ | ۱۷:۰۱
- ۱۱۱ بازديد
- ۰ نظر
فضيلت و خواص سوره جاثيه
- مجموعه: داروخانه معنوي
هر كس سوره جاثيه را قرائت كند، خداوند عيب هاي او را مي پوشاند
جاثيه و نام ديگرش «الشرايعة» 1 چهل و پنجمين سوره قرآن است كه مكي و 37 آيه دارد.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم در فضيلت اين سوره فرموده است: هر كس سوره جاثيه را قرائت كند، خداوند عيب هاي او را مي پوشاند و حالت ترس و نگراني او را هنگام حسابرسي آرام مي كند. 2
از امام صادق عليه السلام روايت شده است: هر كس سوره جاثيه را قرائت نمايد پاداشش اين است كه هرگز آتش به او نمي رسد و صداي زوزه آتش جهنم را نمي شنود و با حضرت محمد صلي الله عليه وآله وسلم همراه خواهد بود. 3
آثار و بركات سوره جاثيه
1) در امان ماندن ازشر حاكم قدرتمند
از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم منقول است: هر كس سوره جاثيه را بنويسد و برگردن آويزد از حمله هر حاكم و سلطان ستمگري در امان خواهد ماند و نزد مردم با هيبت و شكوه و محبوب و آبرومند خواهد بود و اين عنايتي است كه از جانب خداوند است. 4
2) در امان بودن از شر سخن چين
ازامام صادق عليه السلام نقل شده است: اگر سوره جاثيه را بنويسند به همراه داشته باشند از شر هر سخن چيني در امان خواهند ماند و غيبت او را نمي كنند و اگر هنگام ولادت نوزاد بر او آويزند همواره در حفظ و حراست الهي خواهد بود. 5
3) در امان ماندن از شر جن
همچنين در روايت ديگري از ايشان آمده: اگر سوره جاثيه را بنويسند و به همراه داشته باشند در خواب و بيداري از هر گونه عامل ترساننده و خطر آفرين در امن خواهند ماند و اگر هنگام خواب اين سوره را زير سر نهند از شر جن در امانند. 6
=========================
پي نوشت:
(1) درمان با قرآن، ص96
(2) مجمع البيان،ج9، ص118
(3)ثواب الاعمال، ص114
(4) تفسيرالبرهان، ج5، ص23
(5)همان،ص231
(6)الامان من اخطار الاسفار و الازمان، ص89
منابع: قرآن درماني روحي و جسمي
درمان با قرآن، محمدرضا كريمي
- جمعه ۰۵ تیر ۹۴ | ۱۶:۳۲
- ۹۷ بازديد
- ۰ نظر
يارب بريز شهد عبادت به كام ما
- مجموعه: آرامش سبز
شهد عبادت
يارب بريز شهد عبادت به كام ما
ما را زما مگير به وقت قيام ما
تكبير چون كنيم مجال سوي مده
در ديدة بصيرت والا مقام ما
ابليس را به بسمله، بسمل كن و بريز
زامّ الكتاب جام طهوري به كام ما
وقت ركوع مستي ما را زياده كن
درسجدهساز، ذروة اعلي مقام ما
وقت قنوت، ذرّهاي از ما به ماممان
خود گوي و خود شنو ز لب ما پيام ما
در لجّة شهود شهادت غريق كن
زا ما بگير مايي ما در سلام ما
هستي ز هر تمام، خدايا تمامتر
شايد اگر تمام كني ناتمام ما
فيض است و ذوق بندگي و عشق و معرفت
خالي مباد يك دم از اين شهد كام ما
يارب تهي مكن زمي عشق جام ما
از معرفت بريز شرابي به كام مااز بهر بندگيت به دنيا فتادهايم
اي بند گيت دانه ودنيات دام ما
چون بندگي نباشد از زندگي چه سود؟
از باده چون تهي است، چه حاصل ز جام ما؟
با تو حلال و بي تو رام است عيشها
يارب حلال ساز به لطفت حرام ما
اين جام دل كه بهر شراب محبّت است
بشكست نارسيده شرابي به كام ما
رفتيم ناچشيده شرابي ز جام عشق
در حسرت شراب تو شد خاك، جام ما
ازصدق بندگيت به دل دانهاي فكن
شايد كه عشق و معرفت آيد به دام ما
بيصدق بندگي، نرسد معرفت به كام
بيذوق معرفت، نشود عشق حرام ما
از بندگي به معرفت و معرفت به عشق
دل مينواز تا كه شود پخته خام ما
- جمعه ۰۵ تیر ۹۴ | ۱۶:۱۲
- ۱۰۹ بازديد
- ۰ نظر